صدها ساختمان مجلل به نام قرآن داریم اما تدبر و عمل کم است
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۳۱۴۰۵
به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی ستاد اقامه نماز کشور؛ حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز کشور و مفسر قرآن کریم در طلیعه ماه معظم شعبان و پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان، طی نامهای به ائمه جمعه و جماعات، نکاتی مهم مبنی بر اهمیت تدبر در قرآن کریم عنوان کردند.
بنابر این گزارش، متن نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و ال محمد
نامهای قبل از رمضان برای ائمه جمعه و جماعات
سلام علیکم
با حذف مقدمات چند نکته در مورد رمضان و قرآن:
۱- اهمیت رمضان بیشتر به خاطر نزول قرآن است و در مرحله بعد به خاطر روزه گرفتن، «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و نفرمود: «شهر رمضان الذی کتب علیکم الصیام»
۲- ماشینهای هواگرفته را در سراشیبی هل میدهند تا روشن شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۳- به ما سفارش شده است که هرگاه فتنهها چون شب تاریک شما را دربرگرفت، راه نجات قرآن است. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن» (کافی، ج۲، ص۵۹۹)
۴- در رمضان جلسات تلاوت قرآن در صدا و سیما فضای جامعه را برای تفسیر آماده میکند.
۵- برخلاف تصور برخی که تفسیر و تدبر را مستحب میدانند به نظر میرسد که تفسیر واجب است زیرا خداوند نسبت به کار مستحب توبیخ مکرر نمیکند، درباره قرآن یکجا میفرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن» و پشت سر آن میفرماید: «أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد، ۲۴)
۶- گاهی در برنامههای حوزه و دانشگاه دیده میشود که به آیه «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه» (مریم، ۱۲) عمل نشده است و دروس دیگر بسیار جدیتر از تدبر در قرآن است. تا آنجا که در شب قدر که شب نزول قرآن است در بسیاری از مساجد خود قرآن سهمی ندارد و سهم دعای جوشن کبیر، افتتاح، ابوحمزه، سخنرانی، مداحی، سینهزنی و مراسم قرآن به سرگرفتن بسیار بیشتر از خود قرآن است.
۷- قرآن میفرماید: سؤالات شما را من پاسخ میدهم، «آیاتٌ لِلسَّائِلِین» (یوسف، ۷) بیماریهای روحی شما را من شفا میدهم «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء، ۸۲)
۸- با اینکه پیغمبر اسلام از مظلومیت اهل بیت و شهادت دخترش و امامان معصوم خبر داشت، ولی به گفته قرآن در قیامت نوک شکایت به سمت مهجوریت قرآن است نه مظلومیت اهلبیت، «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان، ۳۰)
با یک نگاه به همین آیه نکاتی استفاده میشود از جمله:
الف) با اینکه شکایت در آینده و قیامت است، ولی قرآن میفرماید: «وَ قالَ الرَّسُولُ» و این به خاطر آن است که آینده قطعی به منزله گذشته است.
ب) شاکی، پیغمبری است که رحمة للعالمین است.
ج) محل تشکیل دادگاه، در قیامت و در حضور خداست.
د) کلمه اتخاذ در آیه نشان آن است که افراد با علم و عمد قرآن را رها کردهاند نه با غفلت و سهو
هـ) کلمه مهجور غیر از متروک است. زیرا به معنای تردکردن و ترک کردن با تحقیر است.
۹- تلاوت ارزش دارد ولی مهمتر از آن فهمیدن قرآن است. قرآن میفرماید: در حال مستی به سراغ نماز نروید تا بدانید که چه میگویید «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ»
۱۰- بعضی میگویند فهم قرآن فقط مخصوص اهل بیت است ولی قرآن این سخن را رد میکند و میفرماید: به کفار هم اگر مهلت تحقیق خواستند، مهلت دهید تا حرف خدا را بشنوند «حتی یسمع کلام الله» و ناگفته پیداست که شنیدن به معنای فهمیدن است. آری اهل بیت(ع) مطالبی میفهمند که افراد عادی آن را نمیفهمند. مثل غواصی که از دریا جواهراتی خارج میکند که افراد عادی قدرت آن را ندارند ولی نباید گفت که استفاده از دریا مخصوص غواصان است. بلکه هر کس میتواند از دریا بهرهای ببرد، مثلاً با نگاه به دریا، شنا، ماهیگیری، حمل و نقل و امثال آن.
۱۱- قرآن میفرماید که پیامبر در سخنرانیها باید آیات نازلشده را به مردم بگوید. «لتبین للناس ما نزل الیهم» ولی در بعضی از سخنرانیها شعر و تاریخ و داستان و نقل رؤیا و خواب و تحلیلهای حزبی و سیاسی و… به مراتب از بیان کلام خالق بیشتر است.
۱۲- ناگفته پیداست که در کنار قرآن، باید از روایات معتبر غافل نشویم.
۱۳- قرآن هم کتاب موعظه و تذکر است، «فذکر بالقرآن من یخاف وعید» هم داستانهای واقعی و یافتنی دارد نه داستانهای خیالی و بافتنی، «احسن القصص» هم استدلال است، هم تاریخ است، هم رشد و هم نکتهآموز است!
در سوره یوسف حدود هزار و 400 نکته اخلاقی، اجتماعی، حکومتی، مدیریتی، خانوادگی و… مشاهده میشود. البته آنچه مهم است، چگونگی عرضه تفسیر به جامعه و مردم است.
گوشهای از راه طیشدهای که نتیجه داده است را خدمت شما تقدیم میکنم:
الف) از قرآن آیاتی انتخاب شود که مخاطب آن حضور داشته باشد. مثلاً برای جمعی که هنوز ازدواج نکردهاند، تفسیر آیات طلاق جاذبه نخواهد داشت.
ب) برای زمانی که در منطقه جنگی نیست تفسیر آیات جهاد به خصوص برای نسل نو و خانمها و سالمندان کمجاذبه خواهد بود.
ج) اگر زمان گفتن تفسیر کوتاه باشد، جاذبه بیشتری خواهد داشت.
د) اگر به جای شأننزولهای قرآن سعی شود از زمان خود، شأن نزولی بیان کنیم، جاذبه بیشتری خواهد داشت.
مثلاً از آیه «لایلاف قریش» که شأن نزولش درباره قریش و سفر زمستانی و تابستانی آنان بود، به سراغ زمان خود برویم که ما هم باید در هوای سرد و گرم به جای اینکه کار را تعطیل کنیم، مکان خود را تغییر دهیم. بسیارند کسانی که امکان هجرت و سفر از نقاط گرمسیر به سردسیر برایشان مشکل نیست. مثل اینکه از خوزستان داغ به همدان خنک سفر کنند ولی کار علمی خود را تعطیل نکنند.
هـ) همچنین اگر سعی کنیم از آیات قرآن قانون و اصول کلی استخراج کنیم، جاذبه بیشتری خواهد داشت.
به یک نمونه توجه شود:
حضرت ابراهیم به فامیل خود گفت: این بتها چیست که میپرستید؟ «إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِیلُ»
با نگاه ابتدایی شخصی از بستگان خود سؤال میکند که بتپرستی چیست؟ اما از این جمله ساده میتوان اصولی را برای همیشه و همهجا کشف و استخراج کرد از جمله:
در اصلاح و ارشاد و امر به معروف، سن شرط نیست. ابراهیم(ع) با سن کم، بزرگان فامیل را ارشاد کرد.
در اصلاح و ارشاد و امر به معروف آمار شرط نیست. ابراهیم(ع) یک تنه دعوت خود را شروع کرد.
در اصلاح و ارشاد و امر به معروف اول از اطرافیان خود شروع کنیم. ابراهیم(ع) اول از بستگان خود شروع کرد. همانگونه که قرآن میفرماید: «و انذر عشیرتک الاقربین»
در اصلاح و ارشاد و امر به معروف، اولویت را در نظر بگیریم. ابراهیم(ع) از شرک شروع کرد که قرآن میفرماید: «ان الشرک لظلم عظیم» و باقی خلافها را به مراحل دیگر واگذار کرد.
آری این آیه در ظاهر مسألهای شخصی، جزئی، فردی و خانوادگی است. اما با توجه به این اصول آیه برای همهی زمانها و مکانها قابل طرح است.
نمونهای دیگر!
همه میدانیم و قرآن گواهی میدهد که پیامبر اسلام(ص) پدر و مادر خودش را در کودکی از دست داده است. ولی قرآن خطاب به او میگوید: «إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً» (اسراء، ۲۳) ای پیامبر! اگر یکى از آن دو (والدین) یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
در این آیه خداوند سخن از سالمندشدن والدینی دارد که پیامبر از داشتن آنها محروم بود. از این آیه و امثال آن معلوم میشود ما باید غیر از ظاهر آیات، به مراد و منظور آیات نیز توجه کنیم. در ظاهر آیه با شخص پیامبر کار دارد، در حالی که شخص پیامبر پدر و مادر سالمند ندارد. بنابراین ما باید به قرینه تاریخ قطعی هدف آیه را مردم بدانیم گرچه در ظاهر خطاب به شخص پیغمبر است.
و) اگر آیهای که در چند دقیقه تفسیر میشود با صوت خوب قرائت شود و یا با خط خوب روی تابلویی نوشته شود، به جاذبه آن افزوده خواهد شد.
ز) تفسیر باید کاربردی باشد، مشکل مردم را حل کند، سؤال مردم را پاسخ بگوید و گره از شبههای باز کند و از نقل اقوال مختلف و احتمالات گوناگون دوری کنیم و مثل مادری باشیم که غذاهای مختلف میخورد، ولی آنچه به کودکش میدهد، شیر است. آری مانعی ندارد که مفسر اقوال و احتمالات را ببیند ولی آنچه برای مردم میگوید ساده باشد، نه سست! عملی باشد، نه فقط نظری! قابل نقل باشد، نه یک بار مصرف! یعنی آنگونه آیه را تفسیر کنیم که مخاطب ما بتواند برای دیگری بازگو کند. به گونهای تفسیر بگوییم که عوام بفهمد و خواص بپسندد. تفسیری بگوییم که همچون مغز بادام پای درخت مصرف شود و هم بتوان آن را به دورترین نقاط صادر کرد. گاهی بعضی تفسیرها عوام میفهمد ولی خواص به آن اعتراض دارد و بعضی را خواص میپسندد ولی عوام نمیفهمد و گاهی در جلسه تفسیر را میفهمد ولی چنان گسترده و مفصل است که نمیتوان آن را از مسجد به خانه و برای اهل خانه بازگو کرد.
به هر حال باید برای تفسیر قرآن نهضتی به راه بیفتد. همانگونه که بحمدالله برای تلاوت و مسابقات قرآنی حرکتهای خوبی شده است. ریشه این نهضت خود قرآن است که درباره کتب آسمانی کلمه اقامه را به کار برده است. و کلمه اقامه در مورد دین، نماز و عدالت و کتب آسمانی به کار رفته است. (اقیموا الدین، اقیمو الوزن، اقیموا الصلاه، اقاموا التوراه و الانجیل و ما انزل)
نکته مهم آن است که اگر کسی بالاترین مدرک حوزه و دانشگاه را داشته باشد، ولی کتاب آسمانی را به پا ندارد، از طرف خداوند لقب پوچی دریافت میکند. (یا اهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقیموا التوراه و الانجیل و ما انزل)
راستی اگر بخواهیم به سفارشات پیامبر(ص) عمل کنیم که فرمود: قرآن و اهل بیت هرگز از هم جدا نمیشوند، باید به تعداد مجالس عزاداری امام حسین(ع) جلسات قرآن باشد. اما اگر در منطقهای دهها و صدها جلسه سوگواری یا مداحی و جشن و سرور برای اهل بیت بود (که باید باشد) ولی جلسات قرآن و تفسیر نبود، باید به خود بیاییم که این جدایی برای چیست؟ با اینکه پیامبر فرمود قرآن و اهل بیت با هم هستند.
اگر میخوانیم که سر بریده امام حسین(ع) روی نی قرآن خواند باید دریافت کنیم که امام پیام میدهد که سرم از تنم جدا شد ولی از قرآن جدا نشد.
اگر در روایات میخوانیم که زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند دستور میدهد که در همه جا خیمه نماز برپا و قرآن تلاوت و تدبر و به آن عمل شود. (البته خیمه نماز نشانه سادگی جلسات قرآن است وگرنه میفرمود ساختمانهایی برای قرآن ساخته شود) امروز صدها ساختمان به نام قرآن، مجلل ساخته شده ولی آموزش و تدبر و عمل بسیار کم است.
اگر هر امام جمعهای از روحانیون فاضل و خوشبیان قبل از رمضان دعوتی به جا آورند، و آنان را توجیه و تشویق کنند، انشاءالله در رمضانی که در پیش داریم خواهیم توانست گامی در مهجوریتزدایی از قرآن برداریم که امام رضا(ع) فرمود: قرائت قرآن در نماز قرار داده شد تا قرآن از مهجوریت بیرون بیاید. «فَلِمَ أُمِرُوا بِالْقِرَاءَهِ فِی الصَّلَاهِ قِیلَ لِئَلَّا یَکُونَ الْقِرَاءَهُ مَهْجُورا» (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۱۰۷)
خداوندا آنچه غفلت و تقصیر و قصور نسبت به دین، پیغمبر و اهل بیت و قرآن و امت از ما سرزده است، ببخش و توفیق جبران مرحمت بفرما و قرآن را نزد ما مهجور و پیامبر را شاکی ما در قیامت قرار نده.
پروردگارا اگر تاکنون استفاده ما از قرآن برای سرگرفتن در شب قدر، استخاره، سوگند به قرآن، چاپهای مجلل، و کاشیکاری لب بام، با خطهای در همپیچیده و ناخوانا و یا برای منزل نو، و بالای سر مسافرگرفتن و… که البته همه اینها نوعی تکریم و تمجید و تبرک و به جا است، گامی فراتر برداریم و مسأله قرآن را در همه شاخهها به کار ببریم و برای هر رشتهی دانشگاهی تفسیری که مناسب آن رشته است، در اختیار بگذاریم. همانگونه که در برخی از رشتهها این کار آغاز شده و بیش از دو هزار نکته حقوقی از قرآن و روایات استخراج و در اختیار قرار گرفت. برای بسیاری از رشتههای که دانشجویان فراوانی دارند این آرزو با داشتن این همه عالم و امام جمعه و مدرس و اساتید فرهیخته دانشگاهی آرزوی دوری نیست. نیاز به علم و سلامتی و توفیق و امدادهای الهی و همکاری یکدیگر است.
والسلام
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا حجت الاسلام قرائتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۳۱۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (7 اردیبهشت)
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
تاکنون رنج و درد زیادی را تحمل کرده اید، در برابر سختی های آینده همچنان صبور بوده و از یاس و ناامیدی برحذر باشید. به تلاش خود ادامه دهید و در مقابل فریب و دورویی افراد بدخواه شکیبایی به خرج داده و نهراسید.
برای رسیدن به نیت دل باید اختیار زندگی خود را به دست بگیرید و از بی خیالی دوری کنید تا سرنوشت خود را بسازید. هرآنچه بکارید همان را درو خواهید کرد.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام